اهل عبادت و بندگی بود ؛ بارها او را قبل از عملیات کربلای 4 بعد از نمازهای یومیه می دیدم که در سجده های شُکر در حالی که سر و رویش را با اورکت پوشانده بود ؛ دقایق زیادی با معبودش راز و نیاز می کرد و از آخرین کسانی بود که از حسینیه گردان بیرون می آمد.
در نزدیکی گردان در مقر قائمیه دزفول تپه ای بود که غروب آفتاب صدایم می زد و گاهی به همراه دیگر دوستان به بالای تپه می رفتیم ابتدا آیاتی از قرآن تلاوت می کردیم و آنگاه غروب آفتاب را با اشک چشمان خود بدرقه می کردیم.
در این محل گاه از خاطرات دوستان و همکلاسی های شهیدش می گفت و گاه از آیات و روایات و... در یکی از این برنامه ها یاد اسرای دربند عراق کرد و در حالیکه اشک در چشمانش حلقه زده بود گفت : الان اسرای ما پشت میله ای اسارت ، غروب آفتاب را به یاد فرزندان و خانواده های خود تماشا می کنند... خلاصه تمام کلامش درس آموز و دلنشین بود .
شهید طاهرزاده بعد از عملیات کربلای 5 در منطقه شلمچه به ملکوت اعلی پر کشید و آسمانی شد .
(به نقل از یکی از همرزمان شهید )
نام : علی اکبر | نام خانوادگی : طاهر زاده | نام پدر : محمد طاهر |
شغل : دانش آموز | تاریخ تولد : 2/9/49 | سن : 16 سال |
محل شهادت : شلمچه | تاریخ شهادت : 31/1/66 | |
شهدای مهدی شهر...
ما را در سایت شهدای مهدی شهر دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : shohadaymahdishahro بازدید : 189 تاريخ : جمعه 20 مرداد 1396 ساعت: 8:28